راهاندازی استارتاپ، همیشه با پیچیدگیهای زیادی همراه است. معمولاً کارآفرینان باید نقشهای مختلفی را به عهده بگیرند و اولویت این نقشها در مراحل مختلف رشد، تغییر میکند. اما یکی از مهمترین مسائلی که در همهی مراحل، موفقیت مجموعهی تلاشهای یک استارتاپ را تحت تأثیر قرار میدهد، موضوع تأمین سرمایه است. طبیعتاً شرایط ایدهآل استارتاپها، دسترسی به سرمایه از طرف یک یا چندین سرمایهگذار خواهد بود؛ اما در دنیای واقعی، این اتفاق بهسادگی امکانپذیر نیست. بااینحال، عدم جذب سرمایهگذار خطرپذیر (ویسیها) لزوماً به معنای شکست استارتاپ، یا دست کشیدن از چشماندازی که برای آن زحمت کشیدهاید، نیست.
بوت استرپینگ، به معنای عام بازگرداندن بخشی از درآمد جاری به کسبوکار، یا تأمین مالی از راههای داخلی، یکی از گزینههای جایگزین جذب سرمایهی ویسی است. ما در زومیت، در مقالاتی مختلفی به این موضوع پرداختهایم و در این مطلب، علاوه بر مرور نکات قبلی، نگاه جامعتری به مزایا و گامهای کلیدی آن داریم.
طبق تعریف دیکشنری کسبوکار، بوت استرپینگ به معنی ساخت یک کسبوکار با بودجهای ناچیز است. کارآفرینانی که از مدل بوت استرپینگ استفاده میکنند (بوت استرپرها) معمولاً به درآمد و پسانداز شخصی تکیه میکنند، هزینههای عملیاتی را پایین میآورند، در صورت نیاز سریعاً موجودی انبار را به صفر میرسانند و بسیاری از اوقات، پرداخت نقدی را برای سرویسهای خود انتخاب میکنند.
ویکیپدیا نیز در تعریف بوت استرپینگ مینویسد:
بوت استرپینگ در کسبوکار، به معنای راهاندازی یک کسبوکار بدون کمک یا سرمایهی خارجی است، به این صورت که بنیانگذاران، بودجهی موردنیاز برای توسعهی شرکت را از جریان نقدی درآمد تأمین میکنند و در هزینههای خود محتاط هستند. عموماً در ابتدای راهاندازی استارتاپ، بودجهی کمی برای فرایند بوت استرپ کنار گذاشته میشود.
آلیسا گریگوری، کارآفرین، کارشناس و نویسندهی کسبوکار نیز میگوید:
در کسبوکارهای کوچک، بوت استرپینگ به فرآیند راهاندازی ، بازاریابی و حتی رشد یک کسبوکار با استفاده از منابع محدود اشاره میکند. کارآفرینانی که از مدل بوت استرپ استفاده میکنند، معمولاً کسبوکار خود را با بودجهای ناچیز آغاز میکنند، تنها برای امور ضروری پول خرج میکنند و اصولاً به منابع خارجی بهعنوان کمک مالی نگاه نمیکنند.
۱- کنترل: شما میتوانید همهی تصمیمات نهایی را بدون نیاز به مشورت با سرمایهگذاران و سهامداران اتخاذ کنید.
۲- تمرکز بیشتر: شما میتوانید همهی وقت خود را به توسعهی محصول و بازاریابی آن اختصاص دهید.
۳- حفظ فشار ارگانیک: عدم ارتباط با سرمایهگذار باعث میشود استرس و فشار کمتری را تجربه کنید.
۴- ساخت یک تیم خوب: شما با هدف صرفهجویی در منابع کمیاب، به نیروهای متعهد و متخصصی نیاز دارید که به لحاظ اخلاقی و مهارتی، خودشان را شریک مسیر پیشرفت استارتاپ بدانند.
۵- افزایش خلاقیت: منابع کمیاب، شما را به سمت راهحلهای مفیدتر و خلاقانهتر هدایت میکنند. شما مجبورید راهحلهای قابل اجرایی پیدا کنید که بهسرعت کار کنند.
۶- مالکیت سهام شرکت: درنهایت، یکی از مهمترین مزایای بوت استرپینگ این است که مجبور نیستید در مقابل دریافت سرمایه، بخشی از سهام کسبوکار خود را واگذار کنید. به همین دلیل هم در مقام قدرت باقی میمانید.
۷- پیوت سادهتر: زمانی که هیچ شخص ثالثی، کنترل استارتاپ شما را در دست ندارد، در صورت نیاز راحتتر و سریعتر تغییر مسیر میدهید.
۸- حفظ سود: زمانی که استارتاپ شما شروع به سودآوری کرد، خود شما تصمیمگیری میکنید که با این سود، سرمایهگذاری مجددی انجام دهید یا آن را خرج کنید. با فاندینگ ویسی، هرگز چنین فرصتی به دست نمیآورید.
۹- تمرکز روی مشتریان: زمانی که سرمایهی زیادی ندارید، باید روی مشتریان تمرکز کنید، یعنی منابعی که اشتباهات شما را بهسختی میبخشد. به همین دلیل شما باید همهی پروسهها را با توجه به نتایج مطلوب مشتریان طراحی کنید.
باوجود تمام مزایایی که ذکر شد، بوت استرپ کردن استارتاپ، فرایند سادهای نیست. شما باید با ترکیب صحیحی از ریسکپذیری، اعتماد، رقابت و اراده حرکت کنید تا بدون قربانی کردن چشمانداز و ارزشهای اصلی شرکت، به موفقیت برسید. در این راه نکات زیر به شما کمک میکند از تلاشهای خود، نتیجهی مثبت بگیرید:
با توجه به اینکه بودجه یا سرمایهی کمی در اختیار دارید، پیش از هر چیز باید اطمینان حاصل کنید که ایدهی کسبوکار شما، در بازار مورد استقبال قرار میگیرد یا به عبارتی، تقاضایی برای آن وجود دارد. بنابراین قبل از اینکه یک ریسک بزرگ مالی را بپذیرید، حداقل محصول پذیرفتنی را تولید و ارائه کنید. اگر این محصول، کمپین کراودفاندینگ موفقی داشت یا عرضهی آن در شبکههای اجتماعی با موفقیت روبرو شد، میتوانید سرمایهگذاری بزرگتری روی آن داشته باشید.
بسیاری از کارآفرینان فکر میکنند که استارتاپ کوچکی را راهاندازی کردهاند و از محل پسانداز خود، هزینههای آن را میپردازند. بنابراین بهراحتی مسائل مالی شخصی و شغلی خود را کنار هم قرار میدهند. اما اگر در حال اجرای بوت استرپینگ هستید، تفکیک هزینههای شخصی و کسبوکار مهمتر از همیشه است. در غیر این صورت، بودجهی محدود استارتاپ را بهصورت بهینه مدیریت نمیکنید و پول را سریعتر از پیشبینیها خرج میکنید. در عوض، جدا نگهداشتن حسابهای شخصی و شغلی به شما کمک میکند در هزینههای غیرضروری صرفهجویی کنید.
پیش از شروع عملیات استارتاپ، برای ایجاد یک جریان دائمی درآمد برنامهریزی کنید. بسیاری از بنیانگذاران روی پساندازهای خود متمرکز میشوند. ولی به یاد داشته باشید که پسانداز، یک جریان نقدینگی نیست و نمیتواند هزینههای شخصی یا حقوق و دستمزد شما را پوشش بدهد. اولین نکتهی حیاتی فرایند بوت استرپ، برنامهریزی برای جریان منظم درآمد است. به این منظور شما میتوانید شغل روزانهی خود را ادامه دهید، یا محصول اولیهای تولید کنید که درآمدزایی منظمی داشته باشد.
هرکسی که تاکنون متریکهای مهم کسبوکار مانند هزینهی جذب مشتری (CAC) یا هزینهی ارائهی خدمات (CTS) را محاسبه کرده باشد، بهخوبی میداند که کاهش هزینههای عملیاتی کار سختی است. یکی از تکنیکهای کاهش هزینههای عملیاتی، استخدام کارمندان دور کار است. در این صورت نیازی نیست که فضایی را بهعنوان محیط کار فراهم کنید یا تجهیزات کامپیوتری بخرید. حتی در هزینههایی مانند قهوه و تنقلات و اقلام مشابه، صرفهجویی میکنید.
بسیاری از اوقات تصور تسهیلات و امکانات سایر شرکتها، فریبنده است. به این واقعیت فکر کنید که بهعنوان یک کارآفرین مقتصد، باید در هزینههای غیرضروری، مثل میز و صندلیهای لوکس یا تعویض ابزارها و لوازمی که هنوز بهخوبی کار میکنند، صرفهجویی کنید. این فرهنگ را در کسبوکار خود توسعه دهید و درآمد شرکت را صرفاً در راههای هوشمندانه و پایدار خرج کنید.
این روزها هم شرکتهای بخش عمومی و هم شرکتهای خصوصی، اهمیت رشد را بیشتر از سودآوری میدانند. بنیانگذاران شیفتهی نمودارها و گرافهایی هستند که در آنها همهی اعداد، در سمت بالا و راست نمایش داده میشوند.
اما رشد کسبوکار هزینههای خود را دارد و گاهی یکی از بزرگترین هزینههای آن، سودآوری است. برای کارآفرینانی که میخواهند از استراتژی بوت استرپینگ استفاده کنند، انتخاب مدل کسبوکاری که سریعتر به سودآوری میرسد، تصمیم هوشمندانهای است.
زمانی که فروش محصول افزایش مییابد و سودآوری آغاز میشود، ممکن است هیجانزده شوید. بااینحال شما هنوز در فاز استارتاپ قرار دارید و باید پروسهی بوت استرپینگ را ادامه دهید. بهتر است ذهنیت محدودیت منابع را حفظ کنید. سود مازاد را در یک حساب بانکی نگهدارید و به مصرف مخارج غیرمنتظره برسانید. بهعلاوه در آینده میتوانید از این پول برای توسعهی محصول استفاده کنید.
کارمندان عالی، میتوانند حجم کاری ۱.۵ یا دو کارمند را مدیریت کنند. به همین دلیل بهتر است بنیانگذاران، روی استخدام استعدادهای برتر تمرکز کنند. گرچه حقوق و دستمزد درخواستی این کارمندان بهمراتب بالاتر از کارکنان معمولی است، ولی درنهایت سود بیشتری را عاید استارتاپ میکنند. بهعلاوه، برای کارآفرینانی که بیشتر به دنبال پول نقد هستند، پیشنهاد بخشی از سهام استارتاپ بهجای حقوق و دستمزد به این کارمندان برتر، گزینهی خوبی محسوب میشود. گزینههای مختلف شراکت در سهام، استراتژی کوتاهمدت خوبی است که به حفظ نقدینگی کمک میکند.
در صورت امکان میتوانید با استخدام آزادکاران (فریلنسرها) و پیمانکاران، نیروی کار استارتاپ خود را مقیاسپذیر کنید. برخلاف کارمندان تماموقت، این کارمندان منتظر دریافت پاداشهای سنتی کسبوکار نیستند. در حال حاضر حتی شرکتهایی مانند گوگل و فیسبوک که مشکلی به لحاظ پول نقد ندارند هم برای برخی از کارهای مهم خود (مثل نظارت آنلاین) از پیمانکاران استفاده میکنند.
کارآموزان هم گروه دیگری از نیروی کار هستند که نسبت به کارمندان تماموقت، دستمزد و مزایای کمتری درخواست میکنند. البته یکی از مهمترین شروط موفقیت این استراتژی، پروسهی صحیح استخدام است. اگر کارآفرینان به این نکته توجه داشته باشند، میتوانند کارآموزان برتر را از دانشگاههای خوب، استخدام کنند. این کارآموزان حاضرند زمان و انرژی خود را روی کسب تجربه و همکاری با مربیان قوی، سرمایهگذاری کنند.
بنیانگذارانی که بهمنظور کاهش هزینههای اجرایی، کارآموزان را استخدام میکنند، علاوه بر اجرای پروسهی دقیق استخدام، باید هر چه زودتر یک برنامهی آموزشی کامل را هم راهاندازی کنند.
یکی از راههای کاهش هزینههای بازاریابی، بهرهگیری از مزایای بازاریابی فردبهفرد است. شما برای جذب مشتریان اولیه، هزینهی زیادی نمیپردازید. هدف این است که مشتریان اولیه، محصولات شما را به سایرین توصیه کنند. بهترین راه که شما را به این هدف میرساند، فراهم کردن یک تجربهی عالی و فوقالعاده برای آنها است.
Autodesk یک شرکت نرمافزاری ۲۷ میلیارد دلاری است که همهی ما آن را با نرمافزار معروف طراحی AutoCAD یا اتوکد میشناسیم؛ این شرکت به تازگی استارتاپ PlanGrid را به مبلغ ۸۷۵ میلیون دلار خریداری کرده است. انتظار میرود این معامله در سه ماههی چهارم سال مالی ۲۰۱۹ اتودسک که در تاریخ ۳۱ ژانویه به پایان میرسد، بسته شود.
استارتاپ PlanGrid در سال ۲۰۱۱ بنیانگذاری شد و مورد حمایت مالی دو شرکت گوگل وSequoia قرار گرفت. این استارتاپ تا به حال ۶۹ میلیون دلار سرمایه جذب کرده است و ارزش آن در سرمایهگذاری سری B که در سال ۲۰۱۵ برگزار شد به ۴۱۹ میلیون دلار رسیده است. PlanGrid نرمافزاری موبایل فرست است (نرمافزاری که ابتدا برای موبایل طراحی شده) که اجازه میدهد اعضای تیم چه از دفتر کار و چه از سایتهای ساختوساز امکان بهروزرسانی پروژه و گزارشها را داشته باشند.
اتودسک در بیانیهای اعلام کرده قصد دارد نرمافزار PlanGrid را با نرمافزارهای Autodesk Revit و پلتفرم مدیریت ساختوساز Autodesk BIM 360 ترکیب کند. تریسی یانگ، بنیانگذار ومدیرعامل استارتاپ PlanGrid گفته است:
ما در PlanGrid تمام تمرکز خود را روی این موضوع گذاشتهایم که بهرهوری کارگران ساختمانی را تا جای ممکن افزایش دهیم. یکی از اولین گامهای افزایش بهرهوری در ساختوساز، استفاده از جریان کار دیجیتال همراه با دادههای متمرکز است. PlanGrid نرمافزاریهای ساده و کاربردی مشارکت میسازد؛ درحالیکه Autodesk روی اتصال طراحی و ساختوساز تمرکز کرده است. ما با همکاری یکدیگر میتوانیم بهرهوری و پیشبینیپذیری بیشتری در سایتهای ساختوساز داشته باشیم.
اپل در ابتدای سال جاری میلادی استارتاپ کوچک اسکیل لبز (Silk Labs) را دراختیار خود آورده است. این استارتاپ که فقط چند کارمند دارد، روی توسعهی سیستمهای نرمافزاری هوشمند برای دستگاههای سختافزاری تمرکز دارد. این موضوع را وبسایت اینفورمیشن (The Information) گزارش کرده است.
با مراجعه به وبگاه رسمی این استارتاپ با نوشتهی زیر مواجه خواهید شد:
هدف ما فراهمآوردن نسل بعدی هوش بصری و صوتی به محصولات متصل است، آن هم بهواسطهی تشخیص مدرن تصویر و صوت!
این استارتاپ اعتقاد دارد که فناوریهای آنها بهصورت بالقوه برای امنیت خانه، تجزیهوتحلیل خردهفروشیها، نظارت متمرکز، نمایش دیجیتال معیارها، کنترل دسترسی، نظارت محوطهی پارکینگ و ساخت سیستمهای نظارتی با تواناییهایی نظیر تشخیص چهره و صوت و شیء مؤثر هستند.
هنوز مشخص نیست که اپل چه استفادهای از دانش این استارتاپ خواهد کرد؛ بااینحال، نکتهی مهم دیدگاه مشترک Apple و Silk Labs روی حفظ حریم خصوصی کاربران است.
این استارتاپ پیشتر محصولی را نیز توسعه داده که از آن با نام سِنس (Sense) یاد میشود. درست سه سال پیش، پویشی برای ساخت این محصول در کیکاستارتر (Kick Starter) بهراه افتاد که موجب شد دستگاه یادشده شکل بگیرد. درواقع، Sense مغزی دیجیتالی برای محصولات هوشمند خانه است که ازطریق ارتباط با آنها، قابلیت همکاری و یادگیریِ نیازها را در این محصولات بهبود میبخشد.
این استارتاپ را آندرس گال و کریس جونز و مایکل واینز بنیانگذاری کردهاند. نکتهی جالب در این بین، حضور گال در بین مدیران ارشد بخش تکنولوژی موزیلا در سالهای گذشته است.
از آنجایی که استارتاپ در سالهای اخیر شکل گرفته و از موضوعات جدید قرن کنونی است، پرداختن به این حوزه و صحبت دربارهی آن با تکیه بر تجربیات گذشته هیچگونه قطعیتی نخواهد داشت. دنیای حال حاضر پیچیدگیهای جدیدی دارد، بهگونهای که آیندهی مبهمی را پیش روی ما قرار میدهد. در چنین شرایطی استفاده از تجربیات افراد کارآفرین و کسانی که مطالعات فراوان و تجربههای بیشتری در زمینهی کسب و کارهای نوپا دارند، بسیار کمک کننده خواهد بود. اریک ریس یکی از کارآفرینان مشهوری است که با قدرت در فضای استارتاپها فعالیت و مطالعه دارد.
او با نوشتن کتاب لین استارتاپ در سال ۲۰۱۱ شهرت جهانی پیدا کرد و روش جدیدی را در حوزهی کسب و کارهای نوپا بنیان گذاشت. در سال ۲۰۱۷ او حاصل تجربیات خود را در مسیر مشاوره و آموزش مدل استارتاپ ناب به تجارتهایی که تازه شکل میگرفتند، به شکل کتابی با عنوان راه استارتاپ ارائه کرد. او این کتاب را یک نقشهی قدم به قدم برای ایجاد سیستم مدیریتی جدید در حوزه کارآفرینی میداند.
اگر به استارتاپها یا کار در این فضا علاقمندید، توصیه میکنیم این کتاب را در دستور مطالعهی خود قرار دهید. برای اینکه بهتر بفهمید کتاب مورد نظر شامل چه موضوعات و مطالبی است، با ما درزومیت همراه شوید.
اریک ریس بعد از تالیف کتاب لین استارتاپ، بهمنظور تعیین یک نقشهی راه مدرن برای استارتاپها و شرکتهای تازه تأسیس این کتاب را نوشت. در کتاب لین استارتاپ اریک ریس نمونههایی از فعالیت استارتاپهای موفق را نشان میداد. این استارتاپها مسیر ساخت یک محصول کوچک موفقیتآمیز را با تمرکز بر مشتری و آزمایشهای علمی بر پایهی روش تغییرات مداوم در سه مرحلهی تولید-سنجش-یادگیری در پیش گرفته بودند و بر پایهی این روش در هر مرحله تصمیم میگرفتند که همین راه را ادامه بدهند یا از مسیر خود چرخش کنند.
کارآفرین و نویسندهی کتاب پرفروش لین استارتاپ، حالا در کتاب جدید خود نشان میدهد چطور اصول اولیهی کارآفرینی میتواند توسط همه نوع کسب و کاری از استارتاپهای تازهکار گرفته تا شرکتهای سنتی بهکار برود. در اثر این کار آنها میتوانند درآمد خود را افزایش دهند، در مسیر خلاقانهای گام بردارند و خودشان را در زمرهی شرکتهای واقعا مدرن قرار دهند. دراینصورت خود را برای استفاده از مزیت فرصتهای بسیار بزرگ قرن ۲۱ آماده کردهاند.
نویسنده تمرکز و توجه خود را بر گروهی کاملا جدید از شرکتها معطوف میکند: شرکتهای بینالملی چون تویوتا، غولهای تکنولوژی مثل فیسبوک و آمازون، نسل بعدی سیلیکونولی و تازه به دوران رسیدههایی مانند Airbnb و Twilio که همگی به ثبت رسیدهاند.
اریک ریس با تکیه بر تجربیات پنج سال تلاش خود در کار کردن با این شرکتها، یک سیستم مدیریتی کارآفرینانه را ترسیم میکند. این سیستم مدیریتی سازمانهای مختلف را با هر اندازه و فعال در هر صنعت بهسوی رشد تحملپذیر و تاثیرات بلندمدت سوق میدهد. کتاب پر از داستانهای مرتبط، بینشها و ابزار مختلفی است که یک نقشهی راه ضروری برای هر سازمان یا کسب و کاری ارائه میدهد که در دریای نامشخص قرن حاضر به پیش میرود.
خواندن این کتاب برای تمام مدیران، مدیران اجرایی و کارآفرینانی که میکوشند روش کار سازمانی مدرن را بفهمند، ضروری است.
این کتاب شامل ۳ بخش است. در بخش اول تمرکز بر شرکتهای مدرن است و دلیل اینکه چرا شیوهی سنتی مدیریت دیگر رضایتبخش نیست. بخش دوم نقشهی راهی برای دگرگونی یا تغییرات عمده ارائه میدهد. درواقع این بخش چگونگی طی کردن مسیر استارتاپ را نشان میدهد. بخش سوم روی نتیجه تمرکز دارد و به این سؤال پاسخ میدهد که وقتی مسیر تغییر کاملا انجام شود، چه اتفاقی میافتد.
در سرتاسر کتاب با مثالهای متعددی از تجربیات خود نویسنده از کار در شرکتهایی چون GE وIBM روبهرو میشویم.
در بخش اول دربارهی شرکت مدرن و ویژگیهای آن صحبت میشود. مفهوم ناپایداری، نحوهی رویارویی با شکستها، نقش رهبر تیم در رشد و تغییر این شرکتها از مباحث بیان شده در این بخش است. اریک ریس دربارهی کسبوکار مدرن میگوید:
آن کسبوکار یا شرکتی مدرن محسوب میشود که هر عضو آن در هر سمتی قابلیت کارآفرینی داشته باشد.
راه استارتاپ یک سیستم مدیریتی بر پایهی پنج اصل اولیه است. این اصول عبارتاند از:
اریک ریس متولد سپتامبر سال ۱۹۷۸ کارآفرین، وبلاگنویس و نویسندهای موفق است. او قبل از اینکه کارآفرین بشود، یک مهندس نرمافزار فارغ التحصیل از دانشگاه ییل و فعال در زمینهی برنامهنویسی بود. اما بعد از ورود به سیلیکونولی بهعنوان مهندس نرمافزار، شبکه اجتماعی IMVC را تأسیس کرد. اینجا بود که جهت مطالعات و تحقیقات خود را به سمت استارتاپ برد.
در بخش معرفی کتاب زومیت، پیشتر کتاب مهم اریک ریس را تحت عنوان لین استارتاپ یا نوپای ناب از این نویسنده معرفی کردیم. میتوانید در این مطلب دربارهی نویسنده مطالعه بیشتری داشته باشید.
کتاب راه استارتاپی در اکتبر سال ۲۰۱۷ به بازار آمده است. این کتاب در سال ۱۳۹۷ توسط گروهی از مترجمان به نامهای محمدرضا پارسانژاد، ابوالفضل کیانیبختیاری و عرفان محبیجو در سازمان مدیریت صنعتی تهران ترجمه شده و فیپای ملی گرفته است؛ اما در وب سایت اسناد ملی ایران موجودی ندارد. دستهبندی موضوعی این کتاب کارآفرینی و فرهنگ سازمانی است. عنوان کامل این کتاب به این صورت ترجمه شده است: راه استارتاپی: چگونه شرکتهای مدرن، مدیریت کارآفرینانه را برای تحول فرهنگ و تحریک رشد بلندمدت به کار میبرند؟
آخرین خبر از ترجمه و ارائهی این کتاب در ایران را در وبسایت ایران استارتاپ دیدم که گفته شده قرار است با ترجمهی فریزاد پریدار چاپ شود. امیدواریم در آیندهای نزدیک شاهد چاپ و حضور ترجمههای خوبی از این کتاب در کتابفروشیها باشیم.
مجلهی تجاری Fortune این کتاب را ادامهی کتاب استارتاپ ناب اریک ریس میداند و معتقد است پانصد شرکت امریکایی سنتی که از نظر میزان فروش در صدر قرار دارند، باتوجهبه مطالب این کتاب میتوانند مسیر رشد خود را با ترفندهای استارتاپ گونه از نو شروع کنند. استیو کیس که یک کارآفرین شناخته شده و مدیر آمریکا آنلاین است، دربارهی این کتاب میگوید:
اریک ریس در کتاب جدید خود نقشهی راه گام به گامی برای استارتاپها آماده کرده است و به آنها میآموزد چگونه اصول اولیهی کارآفرینی را برای رشد تغییرات خود بهکار ببرند.
همچنین جملاتی که روی سایت اختصاصی کتاب راه استارتاپی از افراد مختلف منتشر شده، خواندنی است:
راه استارتاپ چشمانداز جدیدی است از آنچه شرکتهای مدرن میتوانند و باید مورد توجه قرار دهند.
راشما ساجانی
این کتاب جعبه ابزار کاملی برای هر کسب و کاری است که به کارآفرینانهتر اندیشیدن و موثرتر بودن نیاز دارد.
تیم رایلی
من دربارهی حفظ موفقیت شرکتهای ثبت شده تحقیق کردهام و متوجه شدم راه استارتاپ راهنمای عملی برای انجام راهی برای حفظ این موفقیت است.
کلی کریستنسن
اریک ریس کارش را بهخوبی انجام داده است. اگر شرکت شما با راه استارتاپ همراستا نیست، بهزودی شکست خواهید خورد.
الکسیس اوهانیان
در سایتهای آمازون و گودریدز، خوانندگان کتاب از تجربیات خود در مورد راه استارتاپی نوشتهاند. در آمازون حدود ۶۰ نظر مثبت درباره این کتاب ثبت شده است و این نظرات نقاط مشترکی با یکدیگر دارند. از جمله اینکه بسیاری از آنها میگویند این کتاب تکمیل کنندهی کتاب اول اریک ریس یعنی لین استارتاپ یا کسبوکار نوپا و راهی عملی برای رسیدن استارتاپها به موفقیت و حفظ آن است. باوجود ۱۴ نظر منفی که برای آن در آمازون ثبت شده، میتوان کتاب را در زمرهی کتابهای خوب و بسیار مفید در فضای کسب و کارهای جدید تلقی کرد. اغلب منتقدان دلیل مخالفت خود را اختلاف فاحش بین دو کتاب اریک ریس دانستهاند.