موارد مختلفی توسط متخصصان و اساتید دانشگاهی در زمینه نامگذاری شرکتها یا وب سایتها معرفی شده است که می تواند شما را در انتخاب بهترین عنوان برای یک وب سایت یاری رساند.
همه افرادی که تا به حال نشانگر ماوس خود را بر روی بخش "نام کاربر" در صفحه وب سایتی متوقف کرده اند می دانند که ابداع یک نام برای وب سایت، وبلاگ یا نام کاربری سخت تر از چیزی است که تصور می رود زیرا این نام باید به گونه ای انتخاب شود که به یاد سپردنی بوده و کاربر سال آینده از آن متنفر نباشد.
اساتید رسانه های جمعی و متخصصان نامگذاری، شیوه های قابل استفاده ای برای نامگذاری مناسب برای یک وب سایت یا هر صفحه اینترنتی دیگری را مورد بررسی قرار داده است.
چگونه آغاز کنیم؟
"کریستوفر جانسون" مشاور نامگذاری و نویسنده وبلاگ The Name Inspector معتقد است یافتن نام مناسب را باید با لیستی از کلمات کلیدی که به وب سایت، وبلاگ یا شرکت مورد نظر در ارتباط است آغاز کرد.
سپس به بررسی مفاهیم و ریشه شناسی کلمات انتخاب شده پرداخت تا شاید گزینه های بیشتر و مناسب تری یافته شود.
در ابداع یک نام می توان از واژه های مرکب، واژه های چند بخشی و ترکیبی، افزودن پیشوند یا پسوند، یا اصطلاحات استفاده کرد.
پس از تهیه لیست نهایی از واژه های مناسب باید از خود پرسید آیا واژه های این لیست مفهومی دارند؟
نکته منفی در رابطه با این اسامی خسته کننده بودن و عام بودن آنها است و در عین حال معمولا نام دامنه همراه این اسامی از قبل اشغال شده است.
نامهای انتخابی مفهومی دارند؟
می توان نامها را بر اساس نحوه ارتباط آنها با مخاطب دسته بندی کرد.
به گفته "نینا بکهارد" رئیس شرکت نامگذاری The Naming Group، آژانسی که نامگذاری شرکتهایی از قبیل Walmart، پوما و Target را به عهده داشته است طیفی از اسامی وجود دارد که از اسام توصیفی که مستقیما درباره فواید یک محصول یا ویژگی های آن اطلاع رسانی می کند آغاز شده و به اسامی پوچ که هیچ مفهومی را در رابطه با محصول ارائه نمی کند، ختم می شود.
برخی از اسامی به سرعت اطلاعاتی را در رابطه با محصول و ویژگی های آن ارائه می کنند. این اسامی ساده و قابل درک بوده و به مخاطبان یا مشتریان امکان درک ساده گرایش و توانایی های یک شرکت یا وب سایت را خواهد داد.
با این حال استفاده از این اسامی برای صنایع رو به رشد از قبیل صنایع وابسته به تکنولوژی از محدودیتهای زیادی برخوردار است زیرا در این صنایع دانسته های امروز به سرعت کهنه شده و تغییر پیدا می کنند، تحت چنین شرایطی یک نام می تواند به یک زندان تبدیل شود، مشابه نام شرکت AT&T که T آخر از ابتدای واژه Telagraph برگرفته شده است.
... یا مفهومی ندارند؟
بکهارد معتقد است نامهای پوچ می توانند نامهایی کاملا ساختگی باشند مانند Kodak یا نامهایی از زبانهای دیگر باشند مانند Hulu که برگرفته از زبان چینی باستانی است و یا حتی می توانند به اندازه ای مبهم باشند که افراد آن را در قالب نامی ساختگی ترجمه کنند.
نمونه بارز این نوع از نامها Google مشهور است که از واژه Googol به معنی عدد یک به همراه 100صفر در برابرش برگرفته شده است.
این نوع از نامها سرگرم کننده تر بوده و می توانند شرکت یا یک وب سایت را از میان خیل نامهایی که مورد استفاده قرار می گیرند مجزا سازد. همچنین این نامها زیرکانه تر از نامهای توصیفی بوده و تفاوت خود را با نامهای عادی به خوبی به رخ می کشند.
با این حال نباید بررسی مفهوم نام انتخاب شده را در زبانهای دیگر فراموش کرد زیرا وجود مفهومی ناخواسته و ناآگاهانه می تواند نامی که به سختی و با دقت انتخاب شده است را به استهزا بکشاند.
در صورت عدم استفاده از نامهای توصیفی یا نامهای پوچ می توان از نامهایی میان این دو نوع استفاده کرد. اسامی مانند Apple یا Yahoo به صورت غیر مستقیم به ارزشهایی از برند اشاره دارند که پایه گذاران آن به شناخته شدن و شهرت یافتن در آن زمینه علاقمندند.
آیا نامها تاثیرگذار خواهند بود؟
هیچ چیز سریعتر از وجود نامی مشابه در اینترنت نمی تواند نامی که به سختی و دقت انتخاب یا ساخته شده است را به ورطه نابودی بکشاند و گاهی اوقات در جستجوی نامها دامنه به نظر می رسد تمامی گزینه های ممکن اشغال شده اند.
یکی از راه های پیشنهادی برای غلبه بر این مشکل استفاده از غلط املایی، واژه های ساختگی یا مرکب است، مشابه آنچه در نامگذاری سایتهای Flickr، Digg یا Topix رخ داده است.
به گفته جانسون موتورهای جستجو بر روی شیوه نامگذاری افراد تاثیر گذاشته است. از آنجا که افراد مختلف در جستجو برای یافتن یا خلق نامهای بدیع و جدید هستند تا نام سایت آنها تنها گزینه در نتیجه جستجو در موتور جستجوی گوگل به شمار رود، از این رو از واژه های محبوب موجود در موتورهای جستجو در کنار نامهای منتخب خود استفاده می کنند تا به این شکل جایگاه خود را در جستجوهای اینترنتی بهبود بخشند.
شیوه ای که به اعتقاد برخی از متخصصان و از دیدگاه نام گذاری برندها استراتژی شکست خورده ای است.
آیا نام فراگیر خواهد شد؟
استفاده از ریتم و تم موسیقیایی در نامگذاری می تواند جذابیت و دوام نامهای انتخاب شده را بهبود بخشد. قافیه، تکرار و تکرار یک صدا یا واج آرایی می تواند نام نهایی یک محصول، سایت یا شرکت را به سوی تبدیل شدن به نامی فراموش نشدنی هدایت کند.
در عین حال بکهارد معتقد است استفاده از بخشهای مختلف دستوری یک واژه در نامگذاری نیز تاثیر بسزایی در محبوب شدن نامهای نهایی دارد. برای مثال نام LinkedIn را می توان به عنوان یک فعل، صفت یا اسم استفاده کرد. به اعتقاد بکهارد زمانی که یک نام بتواند از میان بخشهای مختلف دستوری یک واژه عبور کند می تواند به نامی فراگیر تبدیل شود.
تلفظ، هجا و درک و نگارش نام انتخاب شده باید آسان باشد. همچنین کوتاه بودن آن نیز در بسیاری از موارد می تواند به شهرت و محبوبیت آن بیافزاید.
با این همه در صورتی که نام انتخاب شده مفهوم عمیقی داشته باشد می توان بدون در نظر گرفتن همه قوانین و معیارها آن را به عنوان نام نهایی یک وب سایت برگزید....+
آیا تا بحال به این نکته توجه کردهاید که رنگبندی در هر چیزی چه تاثیری می تواند بر روی بیننده داشته باشد؟ یا اینکه هر رنگ چه احساسی را به بیننده القا کرده و یا چه پیامی را به مخاطب میرساند؟ آیا تاکنون به این مسئله پی بردهاید که رنگها کاملا با احساسات در ارتباطند و با دیدن هر شیء، پیامی که رنگ آن به ضمیر ناخودآگاه ما میرساند، باعث بروز احساسات مختلفی از قبیل شادی، غم، آرامش، هیجان، ترس، امنیت، اطمینان و ... در ما میشود؟ توجه به این نکته که در وبسایت باید از چه ترکیب رنگی برای جذب مخاطب و ایجاد فضای موردنظر، استفاده کنیم، بسیار حائز اهمیت است. برای درک بیشتر این مسئله بد نیست به چند مورد از تحقیقات روانشناسان در زمینه تاثیر رنگها توجه کنید:
- رنگها تاثیر زیادی روی احساسات بیننده در 90 ثانیه اول دیدن میگذارند.
- اثر رنگ میتواند بیننده را ترغیب به خرید یک جنس از شما کند.
- رنگها رفتار ما را در برابر یک موضوع فقط تشدید نمیکنند، بلکه اثر خود را کاملا در رفتار ما نشان میدهند.
- یک رنگ در فرهنگها و مناطق مختلف تاثیر متفاوتی دارد.
- هر رنگ به تنهایی یک پیام مخصوص به چشم بیننده میفرستد.
به قول مکلوهان، رسانه همان پیام است. همانطور که در مدیریت نوین، متدی به عنوان بهترین شیوه مدیریت در کار وجود ندارد، ترکیب و هماهنگی و استقرار یک نظام در رنگبندی صفحات وب نیز، چنین رویکردی دارد. تجربه، دانش و هنر طراح وب است که سایتی را برای ما جذاب و قابل اطمینان و سایتی دیگر را سرد و غیر قابل اطمینان میکند. یکی از اصول بسیار مهم و کلیدی در طراحی صفحات وب، توجه به اصل رنگبندی صفحات و استفاده از رنگهای مکمل و ترکیبی مطلوبی است که کاربران بتوانند بر اساس اصل سهولت و جذابیت صفحه، به مشاهده مطالب آن بپردازند. این که چه رنگی متناسب سایتهای وب است، پرسشی است که کارشناسان وب، پاسخ جامع و کاملی برای آن ارایه نکردهاند، متخصصات طراحی وب نیز بیشتر روی زیباسازی وبسایت تمرکز نموده و کمتر به مسئله روانشناسی رنگها در طراحی سایت، توجه کردهاند.
بنابراین یک مدیر بر اساس سیاستهایی که برای جذب مخاطب و ایجاد فضای اطمینان در وبسایت دنبال میکند، باید با کمی آگاهی در مورد روانشناسی رنگها و تاثیر هر رنگ در مخاطب، خطمشی طراح وب را در رنگبندی صفحات مختلف وبسایت مشخص کند. در رنگبندی یک صفحه، باید به این موضوع توجه شود که این رنگ قرار است در چه صفحهای و با چه موضوعی به کار رود. یعنی اصل توجه به عملکرد و محوریت سایت، در رنگبندی مطالب مهم است. به عنوان مثال سایتهای دولتی و به طور کل، سایتهایی با بازدیدکننده بسیار بالا، معمولا از رنگ سفید برای زمینه صفحات و رنگ آبی برای لینکهای صفحه و رنگ بنفش برای لینکهای مشاهده شده استفاده میکنند.
سایتهایی که بیشتر جنبه شخصی دارند، از رنگهای مکمل استفاده میکنند. مثلا رنگ سبز پررنگ در کنار سرمهای، جذابیت خاصی به سایتهایی با موضوع بازرگانی میدهد و یا در طراحی سایتهای کودکان، از رنگهای خیلی شاد استفاده میشود. سایتی مانند یاهو که روزانه میلیونها مخاطب دارد و از صدها بخش متنوع تشکیل شده است، برای هر بخش خود از یک چیدمان و رنگبندی خاصی در طراحی صفحات اکتیو، استفاده کرده است. مثلا بخش کودکان یاهو با بخش بازرگانی آن بسیار متفاوت است. به هر حال توجه به کارکرد رنگها در طراحی صفحات وب از اهمیت مهمی برخوردار است. در ادامه نوع تاثیر روانی هر رنگ در مخاطبان را از دید روانشناسان بررسی میکنیم.
سفید
نمایانگر صداقت، پاکیزگی، صمیمیت، ملایمت و معاصر بودن است. سفید بهترین رنگ برای بکگراندهای وب است. در تجارت سفید رنگ خستگیگیر و انرژیبخش است.
سیاه
اشاره دارد به ظرافت، قدرت، دلیری، شهامت، فریبندگی، شیطان، مهارت. مشکی برای رنگ متن روی یک پس زمینه روشن ایدهآل است. این نکته را نیز موردنظر داشته باشید که رنگ سیاه به عنوان رنگ پسزمینه چشم را خسته میکند.
قرمز
نمایانگر توانایی، هیجان، احساسات شدید، سرعت، خطر و تهاجم است. این رنگ از بیننده توجه به خود را طلب میکند. در تجارت به معنی وام و بدهی است. این رنگ شدیدترین رنگ احساس است و ضربان قلب و تنفس را تسریع میکند.
آبی
القاکننده امنیت، اعتماد، مسئولیتپذیری، سرما، ایمان، وفاداری، وابستگی و جاه و جلال است. آبی دومین رنگ عوامپسند و در تجارت به معنای ضمانت مالی است.
سبز
نشانگر تندرستی، فراوانی، حاصلخیزی، آزادی، شفا و بهبودی، طبیعت، پیشرفت، حسادت و خونسردی است. این رنگ در چشمها راحتتر از همه رنگها دیده میشود و در تجارت بیانگر مقام و ثروت است.
قهوهای
دارای خاصیت تاثیرگذاری، متانت، توانگری مالی و یاریکنندگی است. قهوهای رنگ کره خاکی ماست و در طبیعت بسیار فراوان است.
خاکستری
نشانگر صمیمیت زیاد، اعتبار، نفوذ و عملی بودن است و در تجارت به معنای سنتگرایی است. صورتی نمایانگر ملایمت، شیرینی، ظرافت و زنانگی، خوب بودن، بیناهی و پرورش کودک است.
بنفش
نشانگر وقار، معنویت، شاهانه بودن، عیش و نعمت، دارایی، اعتبار و نفوذ، سوگواری و مهارت است. بنفش طرفداری از سبکهای هنرمندانه و در تجارت به معنای بزرگ نشان دادن است.
نارنجی
نمایانگر سرزندگی و شوخ طبعی، لذت و خوشگذرانی، تعادل گرمایی، تشویق کردن، چالاکی و نیرو، تحمل و بلندهمتی است.
زرد
القاکننده نور خورشید، گرمی، خوشی، نامردی، ترسویی و حسادت است. زرد باعث افزایش تمرکز شده، سوختوساز را زیاد میکند و سختترین رنگ برای چشمهاست، در تجارت درخواست از نوع روشنفکرانه است و برای تاکید نیز خوب است.
طلایی
نشانگر گران بودن و پرستیژ است.
نقرهای
نشانگر سرما، علمی بودن و اعتبار و پرستیژ است.
با این توصیفات، هنگامی که میخواهید نوع رنگبندی صفحات مختلف وبسایتتان را مشخص کنید، ابتدا به فضایی که میخواهید در وبسایت خود ایجاد کنید و نوع مخاطبانی که قرار است از وبسایت شما بازدید کنند، فکر کنید و با درنظر گرفتن تاثیر روانی هر رنگ و احساسی که در ضمیر ناخودآگاه بیننده ایجاد میکند، خطمشی طراح را برای ایجاد فضای موردنظر، توام با آرامش و اطمینان بازدیدکننده وبسایت، مشخص کنید.
یکی از بدترین فاجعههایی که برای کاربران ابزارهای الکترونیکی اتفاق میافتد، ریختن آب یا چای یا هر نوع مایعی روی آنهاست.
این اتفاق که بخصوص برای لپتاپها به وفور روی میدهد، معمولا به سوختن مدارهای الکترونیکی و از دست رفتن ابزارهای گرانقیمت و باارزش منجر میشود.
اما با چند اقدام ساده و در عین حال سریع، میتوان از افزایش ابعاد این فاجعه جلوگیری کرد.
ممکن است در زندگی شما اتفاقاتی بیفتد که در حد یک فاجعه، زندگی شما را تحت تاثیر قرار دهد. یکی از این اتفاقات ریختن آب یا چای یا نوشیدنیهای دیگر روی لپتاپ یا دیگر تجهیزات الکترونیکی شماست. کارشناسان سعی کردهاند بهترین اقدامات اضطراری را در چنین شرایطی پیشنهاد بدهند:
1.سریع باشید
بله، ممکن است شما اشتباه کرده باشید. شما همین الان نوشیدنی خود را روی لپتاپ گرانقیمت خود ریختهاید. ما هم احساس شما را درک میکنیم، اما الان زمان نشستن و افسوس خوردن نیست. هر ثانیهای که از دست بدهید، رطوبت به داخل تجهیزات لپتاپ نفوذ میکند و ممکن است باعث ایجاد اتصالات کوتاه و تباهی قطعات الکتریکی شود. پس سریع باشید.
اول از همه با کشیدن سیم برق وسیله الکترونیکی خود شروع کنید. اگر این وسیله یک لپتاپ است، باطری آن را نیز هر چه سریعتر جدا کنید. اگر صفحهکلید (کیبورد) کامپیوترتان است، آن را از کامپیوتر جدا کنید. مایعات باعث ایجاد اتصالات کوتاه در تجهیزات الکترونیکی شما میشوند و به همین دلیل جدا کردن آنها از جریان برق میتواند شانس نجات یافتن دستگاه شما را افزایش دهد!
2.خسارت را ارزیابی کنید
حال که دستگاه را از جریان برق جدا کردهاید، چند ثانیهای را صرف بررسی محل و کمیت ریزش مایع کنید. اگر این حادثه فقط در اندازه ریختن چند مایع روی کیبوردتان بوده، شاید جدا کردن چند کلید اطراف محل آبریختگی بتواند مشکل شما را حل کند. در این مواقع ما استفاده از دستمال الکلی را توصیه میکنیم که لکهها و آلودگیها را در خود حل کرده و خیلی سریع خشک میشود. شما میتوانید با هزینه بسیار پایینی این دستمال الکلی را از داروخانه تهیه کنید و برای مواقع اضطراری در دسترس نگاه دارید.
در بسیاری از موارد، پاک کردن کیبورد و کلیدها مشکل را حل میکند. البته شاید در اثر ریختن آب یا چای روی کیبورد هیچ مشکلی برای آن پیش نیاید، اما به یاد داشته باشد که اگر شما تمام قسمتها را به خوبی پاک نکنید، بعد از خشک شدن رطوبت کلیدها شما مانند گذشته کار نمیکند و ممکن است حالت چسبنده پیدا کند.
اما اگر رطوبت محدود به سطح وسیله الکترونیکی نیست و به درون آن نفوذ کرده است، برای عمل جراحی آماده شوید!
3. قطعات را از هم جدا کنید
شما نمیتوانید بدون باز کردن یک وسیله الکترونیکی آن را به خوبی تمیز کنید. اگر فکر باز کردن این وسایل شما را به وحشت میاندازد، قابل درک است. اما به یاد داشته باشید کوچکترین شانس برای درست کردن وسایل گرانقیمت شما بهتر از هیچ شانسی است. التبه اگر شما نمیدانید که کدام سمت پیچگوشتی را باید برای باز کردن پیچها استفاده کنید، شاید تماس گرفتن با یکی از دوستان باتجربه ارزشش را داشته باشد.
با استفاده از یک پیچگوشتی کوچک، وسیله الکتریکی خود را باز کنید البته مشخص است که دستورالعمل واحدی برای باز کردن همه دستگاههای الکتریکی وجود ندارد، اما ما در این جا چند نکته میگوییم که شاید به دردتان بخورد.
شاید شما برای باز کردن وسیله الکتریکیتان نیاز به کمی نیروی بیشتر داشته باشید. اما در مورد مدارهای الکتریکی دقت زیادی داشته باشید. اگر باز کردن یک وسیله نیاز به نیروی بیشتر از حد معمول نیاز دارد، احتمال وجود پیچهای مخفی را فراموش نکنید.
در نگهداری از پیچهای خود دقت کنید. حتی آنها را در یک فنجان قهوه هم نگذارید، چرا که بسیاری از وسایل دارای پیچهای با اندازههای متفاوت هستند و به همین دلیل شما در هنگام بستن وسیله خود باید به یاد بیاورید که هر پیچ برای چه جایی است.
اگر یک وسیله الکتریکی خیلی پیچیده به نظر میرسد و شما نگران هستید که نتوانید آن را دوباره به حالت اول برگردانید، نگران نباشید. یک دوربین دیجیتال بردارید و قبل از جدا کردن قطعات از وسیله خود چند عکس بگیرید.
هدف اصلی شما رسیدن به هر بورد الکتریکی یا قطعاتی است که ممکن است در اثر ریختن آب مرطوب شده باشند. اگر شما در حال جدا کردن قطعات لپتاپ هستید، باید بورد اصلی و تمام بوردهای کوچک متصل به آن را جدا کنید.
4. تمیز کنید
زمانی که شما قطعات لپتاپ خود را جدا کردید، نوبت پاک کردن لکهها و رطوبت است. اگر شما روی قسمتی از بورد خود لکه میبینید، میتوانید با دستمال الکلی آن را پاک کنید. اما اگر تمام بورد شما آلوده شده است، باید دست به کار بزرگتری بزنید. به طور کامل بورد خود را از دستگاه جدا کرده و آن را زیرآب و صابون بگیرید.
بله درست شنیدید. آن را زیر آب بگیرید. ما همیشه باید تجهیزات الکتریکی را از رطوبت دور نگاه داریم، اما گاهی زمانی میرسد که شما مجبورید با آتش به جنگ آتش بروید. به آرامی دست خود را روی آن بکشید و اجازه بدهید که آب و صابون کار خود را انجام دهد.
برای آن که بهترین نتیجه را بگیرید، بهتر است از آب مقطر یا آب دیونیزه استفاده کنید که میتوانید از بسیاری از سوپرمارکتها آن را خریداری کنید. آب شیر ممکن است بعد از خشک شدن روی بورد شما رسوب کند.
البته واضح است که میخواهید خیلی سریع متوجه شوید آیا دستگاه شما به درستی کار میکند یا خیر، اما شما باید اندکی صبر کنید. قدم بعدی این است که اطمینان حاصل کنید همه تجهیزاتی که شستهاید به طور کامل خشک شدهاند. بهترین راه خشک کردن این تجهیزات با هواست، چرا که دستمال کاغذی یا دستمال ممکن است پرز یا تکههای بسیار ریزی در بین قطعات به جا بگذارند. برای آن که به روند خشک شدن سرعت ببخشید میتوانید از ژل سیلیکا یا برنج سفید استفاده کنید و قطعات را در بین آن قرار دهید.
شما حتی میتوانید برای خشک کردن سریعتر از پنکه یا سشوآر استفاده کنید. اما سعی کنید از فاصله دور و با حرارت کم استفاده کنید. حرارت بالای سشوار میتواند مدار شما را ذوب کند!
زمانی که همه قطعات کاملا پاکیزه و خشک شدند، زمان بستن همه قطعات در سر جای خودشان است. در این مرحله میتوانید از عکسهایی که گرفتهاید، کمک بگیرید و اطمینان حاصل کنید که همه چیز به درستی در جای خود قرار گرفته است. ما ضمانت نمیکنیم که بعد از انجام این مراحل وسیله برقی شما به حالت اول برگردد، اما حداقل شما میدانید که همه تلاش خود را کردهاید.
15سال پیش زمانی بود که بیل گیتس، بنیانگذار مایکروسافت، کتابی را منتشر کرد که در آن اتفاقات آینده ی کامپیوتری را پیش بینی می کرد. حالا که 15 سال از آن زمان می گذرد، بهتر می شود درباره ی پیش گویی های بیل گیتس اظهار نظر کرد...
ایمیل
پیشگویی: گیتس نوشته بود، "پست های الکترونیکی و صفحات به اشتراک گذاشته شده نیاز به ملاقات های متعدد را رفع خواهند کرد... و وقتیکه ملاقات های رو در رو اتفاق بیافتد، موثرتر خواهند شد چرا که شرکت کنندگان پیش از این اطلاعات سابقه ی خودشان را توسط ایمیل رد و بدل کرده اند..."
قضاوت: اشتباه. دید ِ گیتس از ایمیل، اکنون خیالی و آرمانی به نظر می رسد. دست کم، ایمیل دارد ملاقات های کاری را تکراری تر و کم اثرتر می سازد. احتمالا این سوال ِ بسیار معمول را در ملاقات ها شنیده اید، "اون ایمیل رو نگرفتی؟"... و ملاقاتی دیگر.
اخیرا، ارزیابی ایی نشان داده است که نزدیک به 40 درصد از کارکنان حداقل 2 ساعت از روز کاری شان را به وارسی کل ایمیل ها اختصاص می دهند.
کامپیوترهای جیبی
پیشگویی: شما خواهید توانست که نوعی کامپیوترهای کیفی را در جیب تان حمل کنید. این نوع کامپیوترها، پیغام ها و برنامه ی زمان بندی تان را به شما نشان خواهند داد و همچنین به شما اجازه خواهند داد تا فکس یا نامه های الکترونیکی را خوانده یا ارسال کنید، وضعیت آب و هوا را بررسی و گزارشات را ذخیره کنید، بازی های ساده و پیچیده ایی را انجام دهید، اگر خسته شدید اطلاعات را هم مروری کنید، یا عکس های فرزندانتان را به راحتی از میان هزاران مورد انتخاب کنید.
قضاوت: درست. کامیپوتر جیبی گیتس، کمابیش همان موبایل های هوشمند امروزی هستند که امکانات صوتی نیز به آنها افزوده شده است.
سئوی خارجی، گردآور اقداماتی است که در خارج از وبسایت سپریدن میدهیم لغایت وبسایتمان را در کلمات کلیدی هدف به رتبههای برتر برسانیم. برای پیشه بر روی سئوی خارجی نیازی به دسترسی به پنل مدیریتی وبسایت و مهار پنل هاست وجود ندارد؛ زیرا تمامی اقدامات در بیرون از وبسایت سپریدن خواهد شد.
کار بر روی سئوی بیگانه زیاد دلنازک و پیچیدهتر از سئوی داخلی است؛ زیرا شدنی است با کوچکترین اشتباهی از سوی گوگل جریمه شوید و رتبۀ فعلی وبسایتتان را نیز از دست بدهید. به همین دلیل توصیه میکنیم نخست بهطور کامل در این گویه به مطالعه بپردازید و سپس اقدام به پیادهسازی آموختههای خود کنید لغایت بتوانید بهترین بازدهی را از فرایند سئو و بهینهسازی وبسایتتان داشته باشید.
از مواردی که در سئوی بیگانه به بررسی و بهینهسازی آنها خواهیم پرداخت میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
لینک سازی (Link Building)
در بحث سئوی خارجی، لینک سازی از اهمیت زیاد ویژهای برخوردار است و تقریباً همگی فعالیتهایی که در سئوی خارجی سپریدن میشود در راستای لینک سازی صحیح، بنیادین و بخردانه است. در فرایند لینک سازی، پکیج سئو فروشگاهی میموس لینکها باید در وبسایتهای مرتبط و باکیفیت برپایی شوند. در غیر این صورت الگوریتم پنگوئن دستبهکار شده و وبسایت متخلف را پنالتی میکند.
پنالتی پنگوئن بهگونهای است که وبسایتی که الی روز پیش در صفحه نخست نتایج گوگل قرار داشته است، بهیکباره به صفحات فرجام پرتحمل خواهد شد. در این حالت، وبسایت توسط الگوریتم پنگوئن پنالتی شده است و دیاگرام سرچ کنسول مشابه تصویر ذیل با شیب زیادی نزولی خواهد شد.
پنالتی گوگل الگوریتم پنگوئن
اهمیت لینک سازی تا حدی است که میتوان گفت حدود ۷۰ تا ۷۵ درصد از فرایند سئوی یک وبسایت به لینک سازی اختصاص دارد ولی قصد این نیست که سئوی درونی اهمیت اقلیت دارد و میتوان متعلق به صرفنظر کرد یا انجام آن را به پس موکول کرد!
شبکه های بی سیم
پیشگویی: شبکه های بیسیم ِ آینده، سریع تر خواهند بود ولی شبکه های باسیم، پهنای باند به مراتب بیشتری خواهند داشت. موبایل ها قادر خواهند بود تا پیغام ها را ارسال و دریافت کنند ولی استفاده از موبایل ها برای دریافت یک رشته ویدیو (تماشای ویدیو) بسیار گران و غیر معمول خواهد بود.
قضاوت: اشتباه. امروزه دریافت یک رشته ویدیو نه گران است و نه غیر معمول؛ در واقع خیلی هم پیش پا افتاده است. پیشگویی گیتس درباره ی شبکه های بیسیم نیز اشتباه بود... حتی اگر شبکه های باسیم پهنای باند بیشتری نسبت به شبکه های بیسیم داشته باشند، این حفره توسط قابلیت های فراوان شبکه های بیسیم که اجازه دسترسی به اطلاعات در هر زمان و هر مکانی را می دهند، پوشانده شده است.
شبکه های اجتماعی
پیشگویی: "شاهراه اطلاعاتی" تنها ارتباط با دوستانی که در دوردست هستند را آسانتر نخواهد کرد، این "شاهراه اطلاعاتی" همچنین به ما این امکان را می دهد تا همنشین های جدیدی بیابیم.
قضاوت: اشتباه و درست. فیس بوک بیش از 400 میلیون کاربر ثبت شده دارد و بیشمار شبکه های اجتماعی دیگر ارتباطات جدید دیگری را بین کاربران ایجاد می کنند. ولی آشنایی های شکل گرفته ی آنلاین به شکل منظم توسط دیدارهای رو در رو دنبال نمی شود.
خرید آنلاین
پیشگویی: به این دلیل که شاهراه اطلاعاتی، ویدیو را حمل خواهد کرد، شما اغلب قادر خواهید بود تا آنچیزی را که دقیقا سفارش داده اید ببینید... این برای شما تعجب آور نخواهد بود که اگر گلهایی را که برای مادرتان از طریق تلفن سفارش داده اید حقیقتا به همان شکلی که می خواهید آراسته شوند. شما خواهید توانست تا چینش ِ دسته گل توسط گلفروش را ببینید، و اگر می خواهید تصمیم تان را نیز عوض کنید و رُزهای پژمرده را با شقایق های تر و تازه عوض کنید.
قضاوت: اشتباه. گیتس درباره ی شاهراه اطلاعاتی که می تواند ویدیو را حمل کند، درست گفت، ولی کاملا عامل های اقتصادی و اجتماعی را بد تعبیر کرد. چگونه می شود که یک گل فروش ِ به ستوه آمده، زمانی را برای یک ویدیوکنفرانس آن هم با هر مشتری که می خواهد گل هایی را برای روز مادر سفارش دهد، کنار بگذارد؟
ویدیو کنفرانس
پیشگویی: دستگاه های ویدیویی کوچکی با استفاده از دوربین های متصل شده به کامپیوترهای شخصی یا تلویزیون ها، این اجازه را به ما خواهند داد تا به آسانی در سراسر شاهراه اطلاعاتی گشت و گذاری همراه با تصاویر و صداهایی باکیفیت و قیمت ناچیز داشته باشیم.
قضاوت: درست. چیزی که آقای گیتس آن موقع صحبتش را می کرد ما امروزه آن را دست کم با نام "وب کم" می شناسیم.
اینترنت و وب
پیشگویی: کتاب 286 صفحه ایی بیل گیتس در تنها 4 صفحه اش به وب جهانی اشاره داشته است و اینترنت را به عنوان زیرمجموعه ایی از یک "ابر شاهراه اطلاعاتی" بزرگتر به تصویر کشیده است. گیتس می نویسد، اینترنت در کنار PCها، شبکه های تلفنی، و سیستم های کابلی یکی از "مهمترین مواد شاهراه اطلاعاتی" است. گیتس می گوید، ولی "هیچ یک بیانگر شاهراه اطلاعاتی حقیقی نیست. ... اینترنت امروزی همان شاهراه اطلاعاتی که من تصور می کردم، نیست، اگرچه که شما می توانید به آن به عنوان ابتدای شاهراه بنگرید."
قضاوت: اشتباه. تصور آقای گیتس از اینکه اینترنت می تواند نقش پشتیبانی در شاهراه اطلاعاتی آینده داشته باشد، اشتباه بود. اندکی پس از اینکه کتاب گیتس (کتابی که این پیش بینی ها را در آن بیان کرده بود) توانست فروش موفقی داشته باشد، وی تصمیم می گیرد تا مایکروسافت را دوباره سازمان دهی کند تا تمرکز بیشتری بر اینترنت داشته باشد. همچنین او تجدید نظر عمده ایی در ویرایش دوم کتابش ارایه کرد.
حریم خصوصی
پیشگویی: برای یک دهه از اکنون، شما می توانید سرتان را به نشانه ی تایید این نکته تکان دهید که همواره زمانی وجود دارد که یک غریبه یا شماره ی اشتباه می تواند برای شما در خانه تان با یک تماس تلفنی وقفه ایی ایجاد کند. ... اما با کمک نشانگرهایی به وضوح شما قادر خواهید بود تا محیط امن و مورد نظرتان را در خانه یا هرجایی که مد نظرتان است راه بیاندازید.
قضاوت: کمی درست و بیشتر اشتباه. این درست است که شما امروزه می توانید با استفاده از شناسه ی تماس گیرنده، از تماس های ناخواسته بگریزید. اما "حریم خصوصی" دارد به یکی از بزرگترین تلفات عصر کامپیوتر بدل می شود.
تقریبا، بیل گیتس آینده ی نیمی از موضوعات بالا را درست پیش بینی کرده بود... اما پیش گویی کار راحتی نیست! با این حال، فکر میکنید 15 سال بعد، یعنی در سال 2025، چه آینده ایی برای موضوعات بالا پیش خواهد آمد؟
هرچند میتوان حدس زد که تعدادی از آنها به عمد این طور مطرح شدهاند. با جمعآوری تعدادی از این سوالات و پاسخهای طنزآمیز به آنها مطلب جالبی تهیه کرده است که در ادامه میخوانید.
1 ـ من تنها ماشینم رو فروختم تا بتونم پول بنزین رو فراهم کنم. اما این چند روز قیمت بنزین پایین اومده. به نظر شما الان چطوری میتونم ماشینم رو پس بگیرم؟
ما خیلی سعی کردیم با این پدیده تماس بگیریم، اما ظاهراً کامپیوترش رو فروخته بود تا هزینهاینترنت رو فراهم کنه !
2 ـ من میخواستم امتحان کنم آیا کامپیوترم میتونه کارت اعتباریم رو بخونه یا نه؟ برای همین اونو داخل سیدی رام گذاشتم. اما سیدی رام گیر کرد و الان نمیدونم چطور باید بازش کنم؟
سیدی رام شما مشکلی نداره، فقط منتظره که کارمزد اسکن کارت اعتباری رو پرداخت کنین. سعی کنین هرطور میشه کارت عابر بانکتون رو به پورت USB وصل کنین!
3 ـ موس من هر موقع از روی میز بلندش میکنم از کار میافته، من مطمئنم مشکل از سیستم عامل نیست. چون هم در ویستا و هم در لینوکس این مشکل وجود داره.
برای حل این مشکل کارت اعتباریتون رو داخل سیدی رام گذاشته و با لحن احترامآمیز به کامپیوترتون بگین که دوست دارین موستان به Logitech Air ارتقا پیدا کنه!
4 ـ من 2 تا نارنگی با فاصله زمانی 2 ساعت از هم خوردم. چه اتفاقی برام میافته؟
این بستگی به این داره که این 2 تا نارنگی هسته هم داشتن یا نه؟ اگه هستهشون رو هم خوردین، سعی کنین تا 2 هفته از خوردن خاک و آب پرهیز کنین!
5 ـ جایی وجود داره که بشه به صورت آنلاین سوال پرسید؟ مثلاً اگه تو یاهو باشه خیلی خوبه.
ما از شما عاجزانه میخوایم که اگه همچین جایی پیدا کردین، به ما هم بگین.
6 ـ آیا راهحلی هست که بشه دو دو تا رو مساوی 5 کرد؟